ما در این مقاله قصد داریم دو نکته مهم تفاوت در هدیه دادن مردان و زنان را بررسی کنیم. ابتدا، تفاوتهای جنسیتی در انگیزههای هدیه دادن را بررسی میکنیم. دوم، ما به دنبال این بودیم که مشخص کنیم هر دو جنس تا چه اندازه انگیزههای پشت هدیه دادن شرکای خود را درک میکنند.
انگیزه های تاکتیکی و موقعیتی در هدیه دادن
ما انگیزههای هدیه دادن را به دو گروه منحصر به فرد تقسیم کردیم: اول، انگیزههای تاکتیکی (مثلاً اغوا کردن یا فریفتن، برای نشان دادن سخاوت) در مقابل انگیزههای موقعیتی (هدیه تولد؛ هدیه دادن پس از دعوا). شاید تعجب آور نباشد، در حالی که مردان و زنان از نظر انگیزههای موقعیتی با هم تفاوتی نداشتند، اما مردان به دلایل تاکتیکی بیشتر از خرید کادو و هدیه دادن استفاده میکردند. این مورد دور از انتظار نیست، زیرا از منظر تکاملی، مردان به عنوان بخشی از مراسم معاشقه خود درگیر هدایای جنسیتی هستند.
در زمینه علوم انسانی، مردان بیشتر از هدیه دادن برای اظهار علاقه و جلب توجه زنان استفاده میکنند. این امر حتی زمانی که زن مورد نظر از لحاظ موقعیت اجتماعی و اقتصادی بسیار بالایی برخوردار باشد، صادق است. یکی از راههای بهینه برای اطمینان از اینکه قرار دومی وجود نخواهد داشت این است که یک مرد در اولین قرار خود نشانههای خساست و ارزانی را از خود به نمایش بگذارد.
دومین یافته کلیدی شاید بسیار غافلگیر کنندهتر بود. در حالی که زنان به طور کامل از انگیزههای هدیه دادن مردان آگاه بودند (و اینکه چقدر اینها با انگیزه زنان متفاوت است)، مردان جهل سعادتمندانهای نشان دادند! به طور خاص، مردان فکر میکردند که انگیزههای یکسانی در هدیه دادن برای هر دو جنس وجود دارد. از این رو، اگر مردی به زنی هدیه دهد با این توقع که ممکن است صمیمیت جنسی به دنبال داشته باشد، معتقد است که اگر زنی به او هدیه میدهد، انتظار او نیز همین است! چه چیزی میتواند چنین تفاوت خارق العادهای را در تواناییهای هر دو جنس در خواندن علائم ذاتی این تشریفات را توضیح دهد؟ آیا مردان به سادگی کسلتر و بی حوصلهتر هستند؟
من صدای همخوانی بسیاری از خوانندگان زن را میشنوم: بله! شاید اینطور باشد، اما چرا مردها توانایی کمتری برای درک ظرافتهای این تشریفات دارند؟ ما پیشنهاد کردیم که این به دلیل هزینهها و مزایای متفاوت مرتبط با سوء تفاهم در خواندن نادرست چنین سیگنالهایی است. اگر قرار بود زنی تسلیم این خواسته شود که با تقدیم یک دسته گل به او قول میدهد تا همیشه او را دوست داشته باشد، به سرعت متوجه میشود که توانایی او در شناسایی شریک خوب از بین رفته است. از سوی دیگر، اگر مردی بفهمد که زنی به او گل تعارف کرده است، تا پس از آن به صورت سخیفی از او برای یک “مزاحمت جنسی” سریع استفاده کند، اکثر مردها یکصدا به زبان میآورند… ایول!
نکته آخر: از منظر تکاملی، زنان ظرفیت خواندن سیگنالهای اظهار عشق را به شیوهای دقیقتر توسعه دادهاند، زیرا ناکامی در انجام این کار پیامدهای زیانبارتری بر منافع تولید مثلی آنها داشته است (و همچنان دارد). من گمان میکنم که اگر پستی گذاشته بودم که در آن توانایی برتر مردان برای انجام یک کار خاص را نشان داده بودم، خیلی طول نمیکشید که برخی از خوانندگان پستی را منتشر میکردند که ادعا میکرد روانشناسان تکاملی دوباره مزخرفات جنسیتی را منتشر میکنند. با این حال، احساس من این است که از آنجایی که در این کیس برتری زنان را نشان میدهم، پاس رایگان خواهم گرفت.